کتیبه ارتشی

shapur-cave-logoارتشی‌هایی که مجسمه‌ی شاپور را به وضعی که گفته شد ترمیم کرده‌اند (نگاه کنید به مطلب غار شاپور)، کنار یکی از دیوارهای غار یک کتیبه حک کرده‌اند در شرح داستان ترمیم. لحن کتیبه، توجهی که به سلسله مراتب نظامی نشان می‌دهد، و بعضی مسائل جانبی خیلی برایم جالب بود.

عکس کتیبه ترمیم مجسمه شاپور در غار شاپور

کتیبه داستان ترمیم و بهسازی غار شاپور را از آنجا شروع می‌کند که «بزرگ ارتشتاران» به «رئیس ستاد ارتش شاهنشاهی» و او به «فرمانده سپاه 5 شیراز» دستور می‌دهند که مجسمه شاپور برپا شود. فرمانده سپاه 5 شیراز هم هفت افسر و یک غیر نظامی و 200 درجه‌دار و سرباز و افزارمند را بکار می‌گیرد تا کار را به انجام برسانند. اسم همه بجز این 200 نفر آخر توی کتیبه آمده است. فرمانده سپاه 5 شیراز که خودش مسوول مستقیم پروژه بوده، زرنگی کرده و اسم خودش را دوبار نوشته است.

به گفته‌ی متن، پروژه شش ماه طول کشیده و 26 بهمن 1336 تمام شده است. یعنی می‌شود تصور کرد که هفت افسر و یک غیر نظامی و 200 درجه‌دار و سرباز و افزارمند، کل طول پاییز و زمستان 1336 را داشته‌اند از کوه بالا و پایین می‌رفته‌اند و کار می‌کرده‌اند و می‌لرزیده‌اند و به روح پدر هرچه شاه و شاپور لعنت می‌فرستاده‌اند.

انگیزه من از خواندن کتیبه بیشتر این بود که ببینم برای ترمیم مجسمه با باستان‌شناسی، مرمت‌کاری، کسی هم مشورت کرده‌اند یا نه؟ در نظر داشته باشید که سال 36 ایران اصلا با باستان‌شناسی و فن ترمیم بناها و اشیاء باستانی بیگانه نبوده است. اما ظاهرا که تا فرمان بزرگ ارتشتاران رسیده، سرلشکرها دست و پایشان را گم کرده‌اند و لشکر را وسط زمستان برده‌اند بالای کوه و حاصل کار هم این شده که شده.

از میان کسانی که در متن نام برده شده‌اند، سرلشکر دکتر بهرام آریانا، رئیس ستاد ارتش شاهنشاهی و سرلشکر محمد تقی مجیدی فرمانده سپاه 5 شیراز، بعدا با درجه‌ی ارتشبدی بازنشسته شدند. اولی مدتی بعد از انقلاب در فرانسه مرد و دومی بعد از انقلاب اعدام شد. جرمش هم قضاوت دادگاه نواب صفوی و صدور حکم اعدام برای او بوده است.

از افسرها و 200 نفر دیگر، باید چندتایی الان زنده باشند. کسی که سال 36 حدودا 20-30 ساله بوده الان می‌تواند یک پیرمرد 70-80 ساله‌ی سرحال و خوش مشرب باشد.

متن کامل کتیبه را پایین‌تر آورده‌ام. جاهایی را که نتوانسته‌ام بخوانم یا مشکوک بوده‌ام را به ترتیب با […] و [؟] نشان داده‌ام. قسمت‌هایی که عمدا تخریب شده‌اند را ایتالیک نوشته‌ام.

« در زمان سلطنت اعلیحضرت همایون شاهنشاه محمد رضا شاه پهلوی

بزرگ ارتشتاران شاهنشاه دوم سلسله پهلوی [بفرمان؟] همایونی مجسمه شاپور اول شاهنشاه دوم سلسله ساسانی که بیش از هزار سال بخاک افتاده بود مجددا برپا گردید

فرمان همایونی دائر به برپا ساختن مجسمه بوسیله سرلشکر دکتر بهرام آریانا رئیس ستاد ارتش شاهنشاهی ایران به سرلشکر محمد تقی مجیدی فرمانده سپاه ابلاغ و پس از شش ماه تلاش شبانه روزی در ساعت هفده روز بیست و ششم بهمن ماه یکهزار و سیصد و سی و شش خورشیدی مجسمه بجای خویش استوار گشت. این تلاش تحت رهبری و نظارت مستقیم سرلشکر محمد تقی مجیدی فرمانده سپاه 5 و توسط هفت نفر افسران و یکنفر غیرنظامی، 1 سرگرد فنی احمد بیضائی 2 سروان پیاده کریم خرقانی 3 ستوان یکم مهندس حسن بختیاری 4 ستوانیکم پیاده غلامعلی آیرملو 5 ستوان دوم مهندس جواد عمادی ده حقی 6 ستوان دوم پیاده اصغر شکور 7 ستوانسوم پیاده مصطفی افراسیابی 8 غیر نظامی استاد موسی مختاری و بالغ بر دویست نفر درجه دار و سرباز و افزارمند پادگانهای شیراز و کازرون که نام آنها در دستور [] سپاه 5 درج گردیده انجام پذیرفته و علاوه از برپا کردن مجسمه تکمیل جاده اتومبیل رو از رودخانه شاپور تا ایستگاه اتومبیل واحداث راه سواره رو کوهستانی از ایستگاه اتومبیل تا پای دهانه غار و ساختن دویست و سی پله با سنگ تراشیده شده و نرده آهنی و ساختمان پیدار [؟] مسطحه با دیواره سنگی و پله های مربوطه در داخل غار نیز توسط افسران و افراد نامبرده بالا ساخته و پرداخته شده است. ستاد [؟] سپاه 5 بهمن ماه 1336»

۱۶ Comments

  1. کوروش 27 آگوست 2009
    • علی گنجه ای 27 آگوست 2009
      • ص 01 می 2017
    • رضا 03 آوریل 2010
  2. کوروش 26 آگوست 2009
    • علی گنجه ای 26 آگوست 2009
      • مهدی 31 اکتبر 2017
  3. ایران 04 می 2009
  4. سورنا 04 می 2009
    • فاطمه 05 می 2009
    • کسری 29 جولای 2010
  5. سورنا 04 می 2009
    • علی گنجه ای 04 می 2009
      • سورنا 04 می 2009
        • ابراهيم 04 می 2009
        • آریایی 27 سپتامبر 2013

Leave a Reply