پرستیژ و سایر قضایا

من و مهران و ممد نوشه، زمان مجردی‌مان یک دوره‌ی فیلم‌بینی داشتیم، اینجوری که بعضی شب‌های پنج‌شنبه سه نفری جمع می‌شدیم خانه‌ی من (اسمش را گذاشته بودیم سینما گنجه‌ای!) و بعد از شام شروع می‌کردیم به فیلم دیدن تا سه و چهار صبح که با چشم پف کرده می‌رفتیم و می‌خوابیدیم. فیلم‌ها را هم معمولا ممد جور می‌کرد.

جمعه‌ای که گذشت بصورت متاهلی جمع شدیم خانه‌ی ممد (سینما نوشه لابد!) و اول قسمتی از Good Shepherd را دیدیم که خوشمان نیامد و بعد Prestige را دیدم و کمی هم توی سر و کله‌ی هم زدیم تا سه صبح شد و برق رفت و ناچار شدیم که بخوابیم! روز عاشورا می‌خواستیم برویم طرف‌های بازار دسته‌های عزاداری را تماشا کنیم و بعد برویم خانه‌ی مینا اقمشه برای نهار. چون صبح خواب ماندیم فقط به نهار رسیدیم و تماشای دسته‌های بازار ماند برای سال آینده.

Prestige فیلم خیلی جالبی بود درباره‌ی رقابت‌های منجر به دشمنی دو شعبده‌باز که کارشان شده بود خراب کردن نمایش دیگری. آخرهای فیلم زد توی مایه‌ی علمی-تخیلی و پای ادیسون و تسلا را وسط کشید و کمی هم ترسناک شد.


یاسمن و یاسمین، دوقلوهای خواهر مینا هم حسابی بزرگ شده بودند و اصلا به قد و بالایشان نمی‌خورد کلاس اول ابتدایی باشند. خواهر مینا و مادر دوقلوها هم توضیحاتی درباره‌ی روش‌های جدید تدریس کلاس اول ابتدایی داد که خیلی جالب بود.

۵ Comments

  1. مورچه ای به نام زی 23 ژانویه 2008
  2. mehrankarzari 20 ژانویه 2008
  3. grayidea 20 ژانویه 2008
  4. میثم دهقانی 20 ژانویه 2008
  5. shahnam 20 ژانویه 2008

Leave a Reply