ذوق رانندگی و خاطرات بی‌گواهینامگی!

پسرها از همان کودکی ذوق رانندگی دارند و معمولا فردای روز تولد هیجده سالگی باید پشت در آموزشگاه‌های رانندگی و توی شهرک آزمایش دنبال‌شان بگردید.

ذوق رانندگی

نمی‌دانم من خیلی بی‌ذوق بودم یا خیلی تنبل که تصدیق گرفتنم تا بیست و هشت سالگی به تاخیر افتاد و وقتی برای گرفتن گواهینامه‌ی صد تومانی سراغ یکی از آموزشگاه‌ها رفتم، بین بچه‌های هیجده ساله حکم پدربزرگ کلاس را داشتم! کمی هم از این بابت خجالت می‌کشیدم.

توی این فرجه‌ی ده‌ساله هم خیلی خاطره‌های بی‌گواهینامگی دارم! مثلا یکبار داشتم توی خیابان رد می‌شدم، آقایی جلویم را گرفت و گفت که ماشینش روشن نمی‌شود و از من خواست پشت فرمان بنشینم تا او هل بدهد و روشن شود! من هم رویم نشد که بگویم بلد نیستم و نشستم پشت فرمان و فقط شانس آورد که توی سرپایینی ماشینش را به یکی از ماشین‌های پارک شده کنار خیابان نزدم!

یکبار دیگر که همراه دوتا از دخترهای همکارم توی ترافیک گیر افتاده بودیم و در اثر ناشی‌گری راننده، راه یک ماشین دیگر را بسته بودیم، پیاده شدم و از راننده‌ی آن ماشین خواستم کمی عقب برود تا راه هر دومان باز شود! خیلی شاکی و عصبانی گفت «آقا خودت بشین پشت فرمون!» من هم بی اینکه خودم را از تک و تا بیندازم گفتم «نه! تازه گواهینامه گرفته، می‌خوره توی اعتماد به نفسش!»

توی آن آموزشگاه هر کس گیر می‌داد که «شما چند سالتان است؟» و «چطور تا حالا گواهینامه نگرفته‌اید؟» کمی دروغ و دلنگ تحویلش می‌دادم که آن وقت‌ها این آموزشگاه‌ها نبود و برای گواهینامه باید می‌رفتی شهرک آزمایش و از پنج صبح توی صف می‌ایستادی و … خلاصه اینکه کمی از خاطرات دوستان دوره‌ی دانشگاه را که مصیبت‌ها برای تصدیق‌گرفتن کشیدند، به جای خاطرات خودم تعریف می‌کردم و مساله درز گرفته می‌شد.

وقتی کلاس تئوری و شهر تمام شد و رفتیم برای امتحان شهر، (خانم سرهنگ بداخلاقی هم امتحان می‌گرفت) توی صف آقایی هم سن و سال خودم جلوی من بود که خیلی هم استرس داشت… یک دفعه بی‌مقدمه برگشت و مفصل تعریف کرد که هفته‌ی پیش امتحان شهر را داده و قبول شده و فقط شناسنامه همراهش نبوده (دروغ شاخداری است چون سه بار شناسنامه را چک می‌کردند) و سرهنگی که امتحان گرفته گفته هفته‌ی دیگر با شناسنامه‌ات بیا و من فقط مهر قبولی را برایت می‌زنم و برو! …چند خاطره دیگر هم تعریف کرد که چطور در سال‌های پیش هم چندین بار در امتحان شهر قبول شده ولی هر بار به دلیلی نتوانسته تصدیقش را بگیرد.

کاملا برایم قابل درک بود که مثل من (گیرم خیلی بیشتر از من) به خاطر سن بالایش خجالت می‌کشد و دروغ‌هایش هم به همین نسبت شاخدارتر از دروغ‌های من است! فقط کنجکاو بودم که امتحان دادنش را ببینم …

آنروز تا ظهر معطل شدیم و آخرین چهار نفری که توی ماشین نشستند برای امتحان شهر ما بودیم و این بنده‌ی خدا اولین نفر بود که پشت فرمان نشست… چشمتان روز بد نبیند که آنقدر دستپاچه و آشفته بود که فکر می‌کردی دفعه‌ی اولش است پشت ماشین می‌نشیند و ظرف 20-30 ثانیه هم توسط خانم سرهنگ مرخص شد!

۱۲۶ Comments

  1. سروش بهاروند 25 آگوست 2020
  2. سروش بهاروند 25 آگوست 2020
  3. سارایزدانی 27 نوامبر 2018
  4. مایکل شوماخر 03 ژوئن 2018
  5. الی۲ 31 می 2018
    • علی گنجه‌ای 31 می 2018
  6. الی۲ 24 می 2018
  7. احمد 20 می 2018
  8. الی ۲ 17 می 2018
  9. انا 17 می 2018
  10. milad 02 می 2018
    • راننده 28 اکتبر 2018
  11. سهیلا 25 آوریل 2018
  12. Alireza 19 ژانویه 2018
    • amir 31 اکتبر 2018
  13. Z 07 دسامبر 2017
  14. عسل 23 ژانویه 2017
  15. لیدا 19 دسامبر 2016
  16. حنا 18 آگوست 2016
  17. najme 29 اکتبر 2015
  18. عاطفه 14 اکتبر 2015
  19. سهیلا 16 سپتامبر 2015
  20. ali 22 آگوست 2015
  21. زینب 05 جولای 2015
  22. الهام 29 ژوئن 2015
  23. Najme 26 آوریل 2015
  24. مسعود 27 فوریه 2015
  25. امید 12 فوریه 2015
  26. من 19 ژانویه 2015
  27. میترا 13 ژانویه 2015
  28. میترا 11 ژانویه 2015
  29. میترا 11 ژانویه 2015
  30. مهسا 12 دسامبر 2014
  31. amir 09 نوامبر 2014
  32. آرمان 18 اکتبر 2014
    • amir 09 نوامبر 2014
      • آرمان 19 نوامبر 2014
  33. نیما.گرگان 24 سپتامبر 2014
  34. زهرا 08 سپتامبر 2014
    • saeed 19 سپتامبر 2014
  35. نرگس 30 آگوست 2014
    • شبنمی 01 سپتامبر 2014
  36. رادین 11 ژوئن 2014
  37. الهام 14 می 2014
  38. هدیه 02 می 2014
  39. فرهاد 24 آوریل 2014
  40. یه دختر 20 آوریل 2014
    • امین 05 ژوئن 2014
      • amir 09 نوامبر 2014
  41. parisa 10 آوریل 2014
    • stef 11 می 2014
  42. javad 05 مارس 2014
  43. مهدیه 03 مارس 2014
  44. مهرداد 28 فوریه 2014
  45. sajad hiden 20 فوریه 2014
  46. مهسا 17 فوریه 2014
    • فاطمه 04 آگوست 2014
  47. فاطیما 12 ژانویه 2014
  48. نرگس 06 ژانویه 2014
  49. نرگس 06 ژانویه 2014
    • رز آبی 07 فوریه 2014
  50. فروغ 23 دسامبر 2013
    • نرگس 06 ژانویه 2014
    • سمیرا 11 مارس 2014
      • مهدا 11 ژوئن 2014
  51. ننوش 22 دسامبر 2013
    • نورا 22 فوریه 2014
  52. نازلی 18 دسامبر 2013
  53. آسمانه 15 دسامبر 2013
    • نورا 22 فوریه 2014
  54. ننوش 14 دسامبر 2013
  55. mohammad 10 دسامبر 2013
    • شبنم 11 دسامبر 2013
      • نورا 22 فوریه 2014
        • شبنم 05 مارس 2014
  56. پوریا 05 اکتبر 2013
    • شبنم 29 اکتبر 2013
  57. bahar63 28 سپتامبر 2013
  58. محسن 06 آگوست 2013
  59. محسن 06 آگوست 2013
    • نورا 22 فوریه 2014
  60. mina 22 جولای 2013
    • مینا 09 اکتبر 2013
  61. maryam 08 جولای 2013
    • mahtab 26 آگوست 2013
  62. نرگس گلی 03 می 2013
    • داریوش 21 جولای 2013
      • وجیهه 18 آگوست 2013
  63. الی 27 فوریه 2013
    • وجیهه 18 آگوست 2013
  64. akbar 14 ژانویه 2013
  65. saba 02 دسامبر 2012
  66. نازنین 27 جولای 2012
  67. مرضیه 17 می 2012
  68. مرضیه 17 می 2012
    • پریسا 10 آوریل 2014
  69. الي 06 دسامبر 2011
    • نرگس 19 ژوئن 2012
  70. ناصر 08 ژوئن 2010
    • علی گنجه ای 08 ژوئن 2010
    • نازنین 27 جولای 2012
  71. پشتکار 20 ژانویه 2010
    • مهرانه 11 آوریل 2010
      • amir 25 جولای 2012
    • نرگس 19 ژوئن 2012
  72. mal mal 09 سپتامبر 2009
  73. سورنا 24 آوریل 2009
    • mal mal 09 سپتامبر 2009
    • نرگس 30 آگوست 2014
  74. ایران 19 آوریل 2009
    • علی گنجه ای 19 آوریل 2009
  75. بهنام 30 آوریل 2008
    • سارا 31 آگوست 2013
  76. سجاد 29 آوریل 2008
  77. پرنسس 29 آوریل 2008
  78. سورملینا 29 آوریل 2008
    • نازنین 27 جولای 2012
    • mohammad 10 دسامبر 2013
    • محمد 07 می 2014
  79. مهران 29 آوریل 2008
  80. حمید 28 آوریل 2008

Leave a Reply