سفر بودیم …

اول قرار بود با مهران کارزاری برویم تبریز و او هم راهنمایمان باشد و هم میزبان؛ ولی مهران قرار است آخر خرداد جشن عروسی‌اش را برگزار کند و این روزها فرصت سفرهای تفریحی ندارد… برای همین منصرف شد و ما هم کاسه چه کنم دستمان گرفتیم و بعد از چندین بار بالا و پایین کردن برنامه و عوض کردن مقصد، آخرش صبح روز چهاردهم خرداد راه افتادیم به طرف ارومیه. بگذریم که ترافیک نفس‌گیر اتوبان کرج نفس و حال‌مان را گرفت و حدود 2 صبح بود که به هتل آنا رسیدیم…

آرش Øمیدی - بهداد نایب زاده - بهنام نایب زاده - فاطمه بوذرجمهر - علی گنجه ای - نگار Øمیدی - علی وهاب زاده

مسافرتمان این دفعه بیشتر خانوادگی بود. من بودم و همسر گرامی و پسردایی‌ها و نوه‌ی خاله و دوتا از دوستان پسردایی.

چرخی در ارومیه زدیم، کلیسای ننه مریم را دیدیم، رفتیم تا قوشچی به سیاحت مجتمع تفرحی باری، در حوالی نقده سری به قلعه‌ی حسنلو زدیم، مهاباد و غار سهولان را دیدیم، شبی در تبریز ماندیم و کندوان را هم زیارت کردیم.

منتظرم پسردایی عکس‌هایش را آپلود کند تا گزارش‌هایم را تکمیل کنم.

۴ Comments

  1. سجاد 10 ژوئن 2008
  2. کاپیتان مهرداد 09 ژوئن 2008
  3. mehrankarzari 09 ژوئن 2008
  4. سمسام میرزا 08 ژوئن 2008

Leave a Reply