همایون خیری و شیخ و سید

مجله شهروند با یک هفته تاخیر روی اینترنت منتشر می‌شود (لابد به این دلیل که هزینه‌ی مجله از فروش نسخه چاپی تامین می‌شود). این تاخیر یک هفته‌ای باعث می‌شود بعضی نقدهای دسته اول آنورآبی‌ها را وقتی ببینیم که دیگر بحث مربوطه در بین اینورآبی‌‌ها فروکش کرده است.

به هر حال این پاراگراف را در هفت روز هفته‌ی همایون خیری خواندم و دلم نیامد که نقل نکنم:

نوشته‌ی محمد قوچانی، شيخ و سيد، جزو افتضاح‌ترين تحليل‌های اين چند وقت اخير بود. يعنی از اين بدتر نمی‌شد برای کروبی تبليغ کرد. فی‌الواقع، به نظرم، اين نوشته يکی از افتضاح‌ترين نمونه‌های روزنامه نگاری حزبی‌ست. اشتباه نکنيد، تحزب چيز بدی نيست و طبيعی‌ست که تبعات تحزب هم همين نشر و نوشتارهای حزبی‌ست. منتها منافع ملی کشور در نوشته‌ی قوچانی تبديل شده است به رفيق بازی و مرام گذاشتن، و محاسبه‌ی اين که اگر اين آدم بيايد چند تا آدم ديگر منفعت می‌کنند. يعنی حزب از نظر قوچانی چيزی بیشتر از بنگاه ماشین فروشی نیست و رياست جمهوری هم يک ماشين بزک کرده‌ای‌ست که بايد با توافق شرکاء به يک بابايي انداختش که همه سودش را ببرند. هيچ جای نوشته‌ی قوچانی چيزی نوشته نشده که برنامه‌ی کروبی چيست يا چرا او به خاتمی مزيت دارد. اين که شيخ عملگراست که حرف مهمی‌ نيست. تصادفأ کروبی با تبعيت از حکم حکومتی درباره‌ی قانون مطبوعات نشان داد که زيادی هم منعطف است... (ادامه)

Leave a Reply