نامگذاری کتیبههای هخامنشی اینطوری است که اول نام اختصاری نویسنده میآید. مثلا D برای داریوش یا X برای خشایارشاه (Xerxes)؛ بعد حرف اختصاری محل کتیبه میآید، مثلا P برای تخت جمشید (Persepolis) یا B برای بیستون. آخر سر هم شمارهی کتیبه میآید.
به این ترتیب DPa میشود کتیبهی اول داریوش در تخت جمشید (حالا باید یک راهنمای تخت جمشید داشته باشید تا نشان بدهد که از آن همه کتیبهی داریوش کدام a است و کدام b) یا A2Ha میشود کتیبهی اول اردشیر دوم در همدان.
کتیبههای هخامنشی آنقدرها تنوع ندارند. خیلی از شاهان هخامنشی آمدهاند از روی دست داریوش تقلب کردهاند و یک کتیبه نوشتهاند عین کتیبهی سرسلسله، فقط آنجایی که داریوش میگوید: «منم داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، پسر ویشتاسپ…» به جای داریوش و ویشتاسپ، اسم خودشان و پدرشان را نوشتهاند.
مفصلترین و متنوعترین کتیبهی هخامنشی، کتیبهی پنج ستونهی داریوش در بیستون است که در آن اول خودش و اجدادش را تا «هخامنش» نام میبرد و کمی مباهات میکند که ۹ نسل من شاه بودهاند و بعد داستان شورش خودش بر گئومات مغ و پیروزیاش و شورشهایی که در شاهنشاهی رخ داد و نحوهی سرکوب شورشها و بلایی که سر شورشیها آمده است را نقل میکند.
ما در رشتهی فرهنگ و زبانهای باستانی، در دو ترمی که درس فارسی باستان داشتیم، کار عمدهمان خواندن همین کتیبهی بیستون بود. (البته بجز آن چند کتیبهی مختصر دیگر هم خواندیم از جمله کتیبهی داریوش در سوئز)
حالا که الفبای خط میخی فارسی باستان را یاد گرفتهاید، بیایید بخشی از یکی از کتیبههای داریوش را با هم ببینیم و از رو بخوانیم…
اما قبل از اینکه برویم سراغ کتیبه، حواستان باشد که کتیبههای هخامنشی معمولا به سه زبان نوشته شدهاند: فارسی باستان، عیلامی و اکدی. آن دو زبان دیگر هم خط میخی مخصوص به خودشان را دارند که خیلی هم پیچیدهتر از خط فارسی باستان است. خلاصه اگر در تخت جمشید خواستید مهارتهای خودتان را نشان دوستان و اقوام بدهید، حواستان به این نکتهی بخصوص باشد که ضایع نشوید!
متنی که انتخاب کردهام از کتیبهی DNa است (روی آرامگاه داریوش در نقش رستم).
سه خط و کلا چهارده کلمه که البته با حذف کلمات تکراری میشود ۹ کلمه.
۱-
دو حرف ب و گ که با همان قاعدهی فتحهی نهان، خوانده میشود baga
این همان کلمهی «بغ» است که در بعضی متنهای فارسی قدیمی هم پیدا میشود به معنای «خدا». این واژه در کلمهی «بغداد» هم آمده. معنی پایتخت کشور دوست و همسایه، عراق، میشود: «خدا ساخت»!
۲-
چهار حرف و، ز، ر، و ک. این کلمه در تمرینهای قسمت چهارم هم بود که باز هم با قاعدهی فتحهی نهان خوانده میشود vazraka
این واژه در فارسی امروز «بزرگ» تلفظ میشود. و تبدیل شده به ب و ک تبدیل شده به گ. کمی هم صدای واژهها عوض شده. این عوض شدن صداها در طول زمان قواعد و قوانینی برای خودش دارد که اسمش را میگذارند قواعد آوایی. با دانستن این قواعد آوایی (که خیلی هم مفصلاند) میشود گفت که فلان کلمهی فارسی امروزی احتمالا در زمان داریوش و خشایارشا چطور تلفظ میشده؛ یا واژهای که زمان هخامنشیان وجود داشته رد پایش را در کدام واژههای امروزی گذاشته.
۳-
این واژه هم در تمرینهای قسمت چهارم بود و تابلو است که خوانده میشود Auramazdā.
این سه واژه با یکدیگر میشوند baga vazraka Auramazdā یعنی «خدای بزرگ اهورامزدا» یا ادبیتر بخواهیم بگوییم «بغ بزرگ اهورامزدا»
۴-
خوانده میشود hya و معنی میدهد «که». از نظر دستوری «موصول» به حساب میآید.
۵-
این کلمه آخر خط شکسته و قسمت دومش در خط بعد (خط دوم) نوشته شده. قرار بود تا وقتی به «واژهجداکن» نرسیده باشیم، واژه را ادامه بدهیم، پس این واژه خوانده میشود imām. احتمالا نمیتوانید حدس بزنید چه معنی میدهد و فکرتان به جاهای «خیلی بیربط» میرود. ولی اگر کرد بودید حدس زدنش برایتان راحتتر بود. واژه معنی میدهد «این». (بعضی از کردها برای اشاره به نزدیک میگویند ima)
۶-
خوانده میشود būmim. این همان «بوم» است که فردوسی میگوید: «که مازندران شهر ما یاد باد/ همیشه بر و بومش آباد باد» البته آن موقع معنیاش میشده «زمین». دقت کردید که هر دو کلمه به im ختم شدهاند؟ این قضیه نکتهی دستوری دارد که بعدا به آن میپردازیم.
۷-
خوانده میشود adā. فعل است به معنی «ساخت» یا «کرد». البته دقیقتر بخواهیم بگوییم میشود «داد» به همان معنی که در «خداداد» و «بغداد» آمده. کمی قدیمتر فعل «دادن» معنی «آفریدن» داشته است.
فعلهای فارسی باستان خیلی داستان دارند که میماند برای بعد.
فعلا پس یک جملهی کامل خواندیم: «بغ بزرگ اهورامزدا، که این زمین را آفرید»!
دو جملهی بعدی هم خیلی شبیه این است و راحت میشود خواند…
۸- تکراری است. همان hya به معنای «که»
۹-
قرار شد که این جمله هم شبیه قبلی باشد. وقتی imām معنی بدهد «این» لابد avam هم معنی میدهد «آن»! (باز هم اگر کرد بودید راحت حدس میزدید!)
۱۰-
کلمهی شش حرفی ولی بسیار سادهی بعدی هست asmānam. وقتی اهورا مزدا در جملهی قبلی «این زمین» را آفرید، قاعدتا در این جمله باید «آن آسمان» را آفریده باشد دیگر!
۱۱- همان فعل adā به معنی «آفرید»
پس تا اینجا شد «بغ بزرگ اهورا مزدا، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید»
بعد از زمین و آسمان نوبت چیست؟
بعله! انسان! البته به گفتهی شاه هخامنشی، «مرد»!
۱۲- hya به معنای «که»
۱۳-
همان واژهای که باید معنی «مرد» بدهد، خوانده میشود martiyam.
دقت کنید
خسته نباشی همتبارم
بَغ وَزَرگَ ائورآمَزدَ هَیَ بومییَم آدا هَیَ آسِمُونَم آدا هَیَ مَرتیِم آدا
به زبان گیلکی اینطور خونده میشه. البته تو گیلکی ما به به جای خدای بزرگ ما میگیم بزرگِ خدا مثل انگلیسی.
آدا در گیلکی یعنی داد. که بعضی لهجه ها هادا هم میگن. مثل مر آد یعنی به من به بده. تو لهجه سیاهکلی و گالشی
هَیَ تو گیلکی یعنی همینجا در همین مکان که اَیَه هم گفته میشه.
مَرتیِم در گیلکی یعنی مردی هم. مرتی یعنی مردانگی
آسِمُونَم یعنی آسمان هم مثل اینکه بگیم اسمان هم داد.
بومییَم معنی بام هم میده تو زبان گیلکی
در کل به گیلکی میشه معنی کرد که بغ بزرگ اهورامزدا همینجا وطنی داد همینجا آسمانی داد همینجا مردانگی داد.
که البته شاید تو کوردی معانی متفاوتی داشته باشند این کلمات من از نظر زبان گیلکی که فکر میکنم به زبان کاسی نزدیکتره گفتم…
Darzemn aghaye yavar agar jomhoori eslami nabood shah ya bachash bood. Va iran abad tar az in harfa bood
Uli bood dastetoon dard nakone khoda yaret
آقای کسری تو میگی که حکومت پاک و مقدس جمهوری اسلامی دشمنت است. اما این رو بدون که اگر این حکومت مقدس و امام خمینی نبود.کشور از هم فرو می پاشید. خوزستان از ایران جدا میشد و یا شاید امروز اگر جمهوری اسلامی نبود .خدای نکرده امروز گروه تروریستی داعش وارد کشور میشد. آقای کسری فکرت رو عوض کن
شما این دروغ ها رو از صداسیما میشنوی بعد میای اطلاعات غلط میدی، امام خمینی هیچ نقشی در تمامیت عرضی نداشت،خوزستان اگر در زمان جنگ میفرمایید،خمینی باعث ادامه جنگ با عراق بود بخاطر فتوای خمینیه جاهل جنگ هشت سال ادامه پیدا کرد که جنگ در دوسال تمام میشد با پادر میانیه خیلی کشورها مقدمات پایان جنگ بعداز دوسال که از جنگ میگذشت فراهم شد اما خیمینی نپذیرفت،خمینی باعث اعدام هزاران تن از سران حکومت شاه که بیگناه و انسانهای شریف بودند شد،حتی صاحبانه کارخانه ها رو اعدام کردند کسانی که با احداث کارخانه های صنعتی به پیشرفت و اقتصاد و اشتغال زایی کمک میکردند و براستی به گواه مردم آن روزگار انسانهایی دلسوز و شریف بودند،بله منابع اطلاعات شما مانند صداسیمای جمهوریه اسلامی که نهاد دولتی بشمار میرود آزاد نیست،صداسیمای دولتی قابل اعتماد نیست چون آزاد نیست و همیشه از نظام و دولت تعریف میکند تا سرپوشی بر فجایع اقتصادی و فرهنگیه جمهوری اسلامی باشد،منابع اطلاعاتت رو عوض کن تا حقیقت رو بیابی
سلام بزرگوار شما قبل از اینکه در مورد دوران دفاع مقدس مطلبی بیان کنید باید بدانید زمانیکه حدود سال ۴۹تا ۵۱ بحرین از ایران جدا شد دولت شاهنشاهی ایران اولین دولنی بود که آن را به رسمیت شناخت یا زمانیکه متفقین در جنگ جهانی دوم طی مدتی کمتر از ده روز سراس ایران را اشغال کردند ارتش سه گانه رضا شاه نتوانست در برابر آنها بیاستد وحداقل به اندازه مقاومت در خرمشهر کشور حفظ کند معلم تاریخ
{اما این رو بدون که اگر این حکومت مقدس و امام خمینی نبود.کشور از هم فرو می پاشید. خوزستان از ایران جدا میشد}
یک جا تو یک سایت که فیلتر نیست هم کسی صحبت نکنه!
بله مشخص هست که با اعدام فرماندهان نظامی شاهنشاهی و حماقت های کولی ها و زاغه نشین ها، صدام حسین به ایران حمله ور شد
عزیز جان، اگر این حکومت نبود جنگی هم نبود و ایالات متحده دهن صدام حسین رو سرویس می کرد، همان طور که پشت کویت درومد
پس لازم نیست که آقای کسری فکر خودش رو عوض کنه ، یاد بگیریم به افکار همدیگه احترام بزاریم
رضا شاه کبیر بود که خوزستان رل از شیخ خزیل گرفت و به ایران برگرداند حکومت هرچه باشد یرای یک پارچه گی کوشش خواهد کرد ولی باید دید این حکومت چه خدمتی برای کشور کرد و جایگاه ایران را از رفاه و آبرو به کجا برد ۴۰ سال پول نفت به کجا رفت آیا صنعتی شدیم آیا نفت خودمان را خودمان استخراج می کنیم آیا اقوام در ایران آزادند آیا وزیر سنی داریم آیا یک خودروی ملی که با پلات فرم ایرانی باشد داریم کارنامه جمهوری اسلامی نیاز به حمله من و دفاع شما ندارد
سلام با تشکر از مطلب خوب وبهتر از ان مثال زیبایتان همراه با توضیح جز به جز.اما خواستم بپرسم که ایا برایتان مقدور است که الفبای میخی بابلی عیلامی را همراه با مثال قرار دهید؟تشکر
بابلی و ایلامی الفبا ندارند، سری حروف هجایی، معنایی و لغتنگاره دارند که شمارش به کمی کمتر از هزار عدد در زبان اکدی (که بابلی گویشی از آن است) میرسد.
سلام از مطالب فوقق العاده عالیتون ممنونم من دانشجوی رشته تایخ هستم که تازه مقطع کارشناسی رو تموم کردم و علاقه وافری به تاریخ ایران باستان و فراگرفتن خط این دوره دارم اما با مطالعاتم در این زمینه کمی به مشکل خوردم و احساس می کنم که فرا گرفتنش بدون آموزش سخت باشه بخصوص تلفظ کلمات . ازتون راهنمایی می خوام که چطوری بتونم خط و زبان باستان رو یاد بگیریم. منتظر جوابتون هستم .
با تشکر
یزدان پاک نگهدارت
سلام خیلی جالب بود.ممنون.فقط ی سوال خب از کجا معلوم ک این ترجمه ای ک انجام شده درست باشه؟؟؟؟ایا استدلالی هم برا این ترجمه هست؟؟؟؟خواهشا جوابو ب میلم ارسال کن .بازم ممنون بابت مطالب خوبت
بابا اگه فقط برای تو میل کنه پس بقیه کسایی که میخوان بدونن چی؟
حالا من چیزی که خودم خوندمو مینویسم٬ ایشالا که درست باشه؛
معنایابی لغات فارسی باستان به کمک انطباق با واژههای شناخته شده از زبانهای مشابه٬ لهحههای مشابه بجا مانده و تطابق دستوری انجام شده. مثلا کلمهای که ما در فارسی باستان میخوانیم Asman در زبان (زنده) سانسکریت که خواهر زبان اوستایی در هند است Acman است و در ضمن در فارسی امروز هم همچنان کاربرد دارد! بجز این٬ زبانشناسان تا حد جالبی زبان اولیه اقوام هندواروپایی را کشف کردهاند و با کمک از آن منبع هم خیلی از کلمات معنایشان در میآید. حالا مهم است که بدانیم که بعضی از کلمات فارسی باستان٬ با وجود همه این حرفها٬ همچنان مبهمند و معنایشن در حد حدث است.
خیلی خوبه فقط آدم وقتی میخواد ادای قدیمی ها رو در بیاره و واژه هارو یا آواها رو بیان کنه فکر میکنم خیلی سخت باشه .آدم فکر میکنه انگار فکشو به یه جا بستن و انگار یه تحول ژنتیکی در نسل بشر اتفاق افتاده که الان به راحتی زبان و فک باهم خیلی سریع واژه ها رو بیان میکنن
بسیار زیبا زبان کهن ما زنده میکنید.سپاس
معنی این کلمات رو از کجا اوردی ؟مثلاadaبه معنی افریدن
با سلام و ادب و احترام خدمت مدیر محترم سایت و مهمانان ارجمند.
دو مورد را میخواهم با شما درمیان بگذارم، لطفا توجه کنید:
۱ – در زبان تالشی برایاشاره به نزدیک میگوییم(ام) که مثل:عم ،تلفظ میشود.یعنی حرف ع و حرف م ، هردوتاحروف هم به صورت ساکن تلفظمیشوند.بنابراین،imam در زبان تالشی با کمی تلخیص میشود ima ، یعنی : اینه، این است.شاید imam در تالشی قدیم دقیقا «این» را معنی میداده است.
۲- کلمۀ ada درزبان تالشی به این صورت تلفظ میشود(آدَ) oda . البته حرف«آ» کوتاه و «د» فتحه میگیرد که به معنی« بده» است و از « دادن » ریشه میگیرد.
همانطور که محققین تالش اثبات کرده اند و یک زبان شناس ایتالیایی نیز به این مطلب اذعان نموده است، زبان تالشی زبان اصیل مردم ایران بوده است و چه زیبا میگوید زبان شناس ایتالیایی: زبان شناسان غربی بسیار خوشحالند که زبان تالشی در ایران زنده مانده تا به این وسیلهبهزبانو فرهنگ اصیل ایران دست پیدا کنیم.
با تشکر
برادر شما از تالش
درود فراوان بر شما پاکزاد ایرانی وعالی است انچه که شما خلق کردی (اما من یه خورد لنگ میزنم راهنماییم کنید لطفا)
KHEILI SHADI HES MIKONAM DAR VOJOODAM ,BI NAHAYAT SEPAS
درود اهورامزدابرتو که در آستانه ی نابودی فرهنگ ناب ایرانمان توسط دشمن خودی یعنی جمهوری اسلامی در حال زنده کردن آنی ! علی نگهدارت
می بخشین، ما چهار سال دیر گذارمون بدینجا افتاد.
ولی اون علی نگهدارت ما کشته 🙂
Dorood bar shoma.vaghean mamnoonam,baraye rooze bozorg dashte kourosh kabir niyaz dashtam.faghat say konid yekam noktehashro vazehtar begid.bazam mamnoon.ta doroodi digar bedrood.
به شور و وجد اومدم از خوندنش. دست مریزاد
vaghean mikham tashakor konam az zendeh kardaneh in zabaneh kohan
سلام
واقعا خسته نباشی میگم خیلی قشنگو جالبه
خیلی جالب بود
kam kam dare behtar mishe mamnoon
مثل همیشه عالیه.