بازار گل خاوران (امام رضا)
تهران سه بازار گل دارد که بزرگترین و معروفترینشان توی اتوبان خاوران (امام رضا) است. دوتای دیگر، یکیشان نزدیک بهشت زهرا است و آن یکی انگار طرفهای اتوبان آهنگ باشد (محلاتی).
برای رسیدن به بازار گل خاوران باید اتوبان آزادگان را بروید تا منتهی الیه شرقی یعنی میدان بسیج و بعد هم بپیچید سمت راست (جنوب) داخل اتوبان امام رضا و کمی جلوتر بازار گل سمت راستتان حسابی تابلو دارد و مشخص است.
عکس هوایی: بازار گل خاوران در گوگل مپ
ما بازار گل را صبح خیلی زود دیدیم. نمیدانم ساعت چند راه افتادیم و ساعت چند رسیدیم ولی وقتی که رسیدیم تازه آفتاب زده بود. اما همان ساعت روز هم بازار حسابی شلوغ بود و بعضیها خریدشان را کرده بودند و داشتند برمیگشتند و جای پارک هم بود ولی خیلی نبود.
توی خنکی صبح، دیدن آن همه گل که به جای شاخهشاخه و دستهدسته، بغلبغل و گاریگاری خرید و فروش میشوند، لطف خاصی دارد برای خودش.
غیر از گل همه چیز مربوط به گل و گلفروشی هم داشتند: گلدان و روبان و سبد و کود و هر چیز دیگری که فکرش را بکنید.
من البته انتظار داشتم جای با سر و سامانتری ببینم. بازار گل امام رضا خیلی حلبیآبادی بود و بیشتر مغازههایش با مصالح موقتی ساخته شده بودند و ظاهر خوشایندی نداشتند. از ظواهر هم اینطور به نظر میرسید که حداقل بعضی قسمتهای بازار اینجوری است که هر کس زودتر از خواب بیدار شود جای بهتری گیرش میآید. در هم لولیدن آدم و ماشین و گاری هم واقعا کلافه کننده بود و گاهی هم تنشزا.
اما چیزی که خیلی برایم عجیب بود این که انگار هیچ کس توی بازار گل دوربین ندیده بود! یعنی هم فروشندهها و هم خریدارها نسبت به دوربین عکسالعمل مثبت یا منفی نشان میدادند. بعضیها درخواست میکردند ازشان عکس بگیریم. بعضیها به بهانهای خودشان را توی کادر جا میکردند. بعضیها پیشنهاد میکردند که از این زاویه یا آن یکی عکس بگیریم که بهتر بشود. بعضیها متلک میانداختند که مثلا «عکس انداختنش مجانیه» و … آخر سر هم یک جا که سر یک تقاطع ایستاده بودم و داشتم از خریدارانی که گل زیر بغلشان زده بودند و میرفتند عکس میگرفتم، با یکی از فروشندهها حرفم شد و کمی بگو مگو کردیم تا نگهبان آن حوالی آمد و بینمان را گرفت و البته از من خواست که دیگر عکس نگیرم.
چند تا از عکسهایم را گذاشتهام توی این آلبوم: بازار گل خاوران (امام رضا)