رانت پلیکانی!
توی باغ پرندگان اصفهان تابلو زده بودند که از بعضی کارها از جمله غذا دادن به پرندگان خودداری کنید. این تابلوهای «جدا خودداری کنید» و «اکیدا ممنوع است» هم همهشان یعنی این که ملت آن کاری که در تابلو نهی شده است را انجام میدهند و گوششان هم به حرف کسی بدهکار نیست و از دست هیچ کس هم کاری برنمیآید!
تابلوهای «غذا ندهید» باغ پرندگان هم از این قضیه مستثنی نبود و نه تنها ریز و درشت بازدیدکنندگان مشغول غذا دادن به پرندهها بودند، پرندهها هم هر کس را لب آب میدیدند طرفش میآمدند و سهم غذایشان را طلب میکردند.
یک گوشه از برکه، اعضاء یک خانواده یک کسیه ذرتبوداده دستشان گرفته بودند و مشتمشت به پرندهها میدادند و پرندهها هم حمله کرده بودند تا ذرتها را دانه دانه از روی آب بگیرند و بخورند.
همه چیز داشت خوب پیش میرفت تا اینکه این پلیکان وارد معرکه شد و همانطور که میبینید دیگر به هیچ پرندهای یک دانه ذرت هم نرسید!
من همیشه فکر میکردم منقار پایینی پلیکان باید خیلی بزرگ و جادار باشد (احتمالا به خاطر تصویری که از بچگی و از کارتون «ابرقدقد» داشتیم). منقار پایینی در حالت عادی بزرگ نیست ولی وقتی پر از آب میشود پوستش کش میآید و همان حالت ابرقدقدی را پیدا میکند.