رودخانه وحشی
یکی از کابوسهای هر روز صبح ما در طول خدمت، رد شدن از میدان فتح بود. البته کلا حد فاصل میدان آزادی تا یافتآباد کلکسیون چیزهای کج و کوله و عجیب و غریب است؛ اما شخصا تا بحال لنگهی میدان فتح را در بیقوارگی و بیمعنایی ندیدهام.
در نظر بگیرید که وقتی به قصد یافت آباد. از میدان آزادی به سمت جنوب میآیید (اتوبان سعیدی) میرسید به نقطه A. بعد باید دور میدان بچرخید و نقاط B و C را هم پشت سر بگذارید و برسید به D و ادامه بدهید به سمت جنوب.
من نمیدانم کسی که نقشه میدان را کشیده چه فکری توی سرش داشته اما ظاهرا کارکرد میدان فقط این است که مسیر شمال به جنوب، غرب به شمال را قطع نکند.
قاعدتا راحتتر بود اگر بین A و D یک زیرگذر کوچک و نقلی میزدند (شبیه زیرگذر آزادی-یادگار امام مثلا) و شمال به جنوبیها از زیر میرفتند و غرب به شمالیها از رو و هیچ کس هم به هیچ کس برخورد نمیکرد. (اینجا به خاطر فرودگاه پل نمیشود زد)
اما توی وضعیت فعلی، ساعتهای اولیه صبح شمال به جنوبیها وقتی به B میرسند، مواجه میشوند با صفوف در هم تنیدهی غرب به شمالیهایی که نه راه پیش دارند نه راه پس نه میگذارند کسی از بینشان رد شود و به C برسد!
در عوض شمال به جنوبیها هم به B که میرسند، به جای اینکه به رسم میدان بصورت مورب و تقریبا مماس بر جریان ترافیک جلو بروند، با زاویه 90 درجه به صفوف در هم تنیدهی غرب به شمالیها میزنند و با تکنیکهای «راه گرفتن با پررویی» مسیرشان را قطع میکنند و به هر زوری هست خودشان را میرسانند به C. به این تکه B-C میگفتیم رودخانهی وحشی.
تونل توحید هم که راه نیفتاد تا ما را از این مصیبت خلاص کند.