بÛ٠داÙشگاÙâÙØ§Û ØªÙراÙØ Ø§Ù ÛرکبÛرÛâÙا ٠عرÙÙÙد ب٠اÛÙک٠سرشا٠درد Ù ÛâÚ©Ùد Ø¨Ø±Ø§Û Ø¯Ø±Ø¯Ø³Ø± ٠بÙÛ ÙØ±Ù Ù Ø³Ø¨Ø²Û ÙÙ Ù ÛâدÙد. در عÙض شرÛÙÛâÙا ٠عرÙÙÙد ب٠عاÙÛتâØ·ÙØ¨Û Ù Ø§ÛÙک٠سرشا٠ب٠درس Ù Ù Ø´Ù Ø®Ùدشا٠است.
ÛÚ©Û Ø§Ø² دÙستا٠٠ÙØ ØÙ Ûد رضا ØسÛÙÛØ ÙÙ ÙÙÙâÛ Ø¨Ø§Ø±Ø² ÛÚ© ا٠ÛرکبÛØ±Û Ø·Ø¨Ù ØªØ¹Ø±Û٠باÙاست. با اÛÙ ØÙ Ûد خا٠سا٠85 آشÙا شدÛÙ . Ø¢Ù Ù ÙÙع در ٠رکز تØÙÛÙات Ù Ø®Ø§Ø¨Ø±Ø§ØªØ Ø¨Ø§ Ù ØÙ Ùد تÙÛâزاد٠ÛÚ© کار پرÙÚÙâØ§Û Ø¯Ø§Ø´ØªÛÙ Ù ØÙ Ûد خا٠ÙÙ Ù٠کار رضا ÙØ±Ø´Û Ø¨Ùد در ÛÚ© پرÙÚÙâÛ Ø¯Ûگر در Ù٠ا٠٠ج٠ÙعÙ.
ا٠ÛرکبÛØ±Û Ø¨Ùد٠ØÙ Ûد Ø¢Ùجا برÙز کرد ک٠اÙاÛ٠تابستا٠ÛکدÙع٠Øراست ٠رکز بخشÙا٠٠کرد ک٠آÙاÛا٠ÙØ·Ùا آستÛÙ Ú©Ùتا٠ÙÙ¾ÙØ´Ùد! ÚÙد رÙØ²Û Ø²Ûر سبÛÙÛ Ø±Ø¯ کردÛ٠تا اÛÙÚ©Ù ÛÚ© رÙز ÙÚ¯Ùبا٠٠ج٠Ùع٠(Ùکر Ù ÛâÚ©Ù٠اس٠ش Ø¢ÙØ§Û Ø´Ù Ø´Ú©Û Ø¨Ùد) ØµØ¨Ø Ú©Ù Ù ÛâرÙت٠داخ٠گÙت: «آÙØ§Û Ø¯Ú©ØªØ± Ú¯ÙجÙâØ§Û (ب٠ÙÙ Ù Ù ÛâÚ¯Ùت دکتر) ÙØ·Ùا آستÛ٠بÙÙد بپÙØ´Ûد» ٠٠ا Ù٠از ÙرداÛØ´ تا آخر تابستا٠آستÛÙâ٠ا٠بÙÙد بÙد… ÙÙÛ Ù Ú¯Ø± ÛÚ© ا٠ÛرکبÛØ±Û Ø¨Ù Ø§Û٠سادگÛâÙا زÛر بار Ù ÛâرÙدØ
ÙرداÛØ´ دÛدÛ٠ک٠تÙÛ Ø¢Ù Ú¯Ø±Ù Ø§Ø ØÙ Ûد با کاپش٠آ٠د سر کار ٠کاپشÙØ´ را ک٠درآÙØ±Ø¯Ø Ø²Ûرش آستÛÙ Ú©Ùتا٠پÙØ´Ûد٠بÙد! Ú©ÙÛ Ø³ÙÚÙâÛ Ø®Ùد٠شد ÙÙÛ Ø³ÙÚÙâÛ Ø§ØµÙÛ Ø²Ù Ø§ÙÛ Ú©ÙÚ© شد ک٠رÙتÛÙ ÙÙار بخÙرÛÙ Ù Ù ÙÙع برگشت٠از سÙÙØ Ù٠ا٠آÙØ§Û Ø´Ù Ø´Ú©Û (ÙÚ¯ÙباÙ) جÙÙÛ٠ا٠سبز شد ٠پراÙد Ú©Ù: «آÙØ§Û Ø¯Ú©ØªØ± ØسÛÙÛØ ÙÙØ· ٠ا Ùا٠Øر٠بÙدÛÙ Ø!»… Ø®Ùاص٠٠ردÛ٠از Ø®Ùدم
ØÙ Ûد ا٠ا اص٠گÙÙر ا٠ÛرکبÛرÛâاش را ÙÙØªÛ Ø¨Ø±Ùز داد ک٠باÛد Ù ÛâرÙتÛÙ Øراست ٠رکز Ù ÛÚ© پرسشâÙا٠ÙâÛ Ø§Ù ÙÛØªÛ Ù¾Ø± Ù ÛâکردÛ٠با سÙاÙâÙاÛÛ Ø§Ø² اÛÙ ÙبÛ٠ک٠تÙÛ Ú©Ø¯Ø§Ù âÛÚ© از گرÙÙâÙØ§Û Ù Ø¹Ø§Ùد عض٠بÙدÙâاÛد Ù ÚÙد ÙÙر از اÙÙا٠درج٠ÛÚ©âتا٠اÙ٠اÙÙÙاب اعدا٠شدÙâاÙد Ù …. پر کرد٠اÛ٠پرسشâÙا٠٠جزء رÙا٠استخدا٠ساز٠اÙâÙا دÙÙØªÛ Ø§Ø³Øª Ù Ø¨Ø±Ø§Û Ù Ø§ Ú©Ù ÙÙØ· Ùرار بÙد ÛÚ© پرÙÚ٠اÙجا٠دÙÛ٠٠بعد از Øداکثر شش ٠اÙØ Ø¯Ûگر Ú©Ø§Ø±Û Ø¨Ù Ú©Ø§Ø± ٠رکز ÙداشتÛÙ Ø ÛÚ© کار کا٠Ùا Ùر٠اÙÛت٠٠ØسÙب Ù ÛâØ´Ø¯Ø Ø¨ÙابراÛ٠سر٠ا٠را اÙداختÛ٠پاÛÛ٠٠رÙتÛ٠پر کردÛ٠٠برگشتÛÙ …
Ú©Ù Û Ø¨Ø¹Ø¯ از ÙضÛÙâÛ Ù¾Ø±Ø³Ø´âÙا٠ÙØ ØÙ Ûد اØضار شد ب٠Øراست Ú©Ù Ùزارت ارتباطات Ù ÙÙاÙØ±Û Ø§Ø·Ùاعات! ØاÙا Ù ÛâپرسÛد ÚØ±Ø§Ø ÚÙÙ ØÙ Ûد خا٠برعکس ٠ا ک٠سر٠ا٠را اÙداختÛ٠پاÛÛ٠٠رÙتÛ٠٠پر کردÛ٠٠برگشتÛÙ Ø ØªÙÛ Ø¯Ùتر Øراست ØØ³Ø§Ø¨Û Ø±Ùت٠بÙد تÙÛ Ú©ÙÚ© کار٠Ùدا٠Øراست ٠دÛد٠بÙد Ú©Ù Ù Ø«Ùا ÛÚ©Ûâشا٠دستش را کرد٠تÙÛ Ø¯Ù Ø§ØºØ´ ٠آ٠ÛÚ©Û Ø¨Ø§ ادا ٠اطÙارÙØ§Û Ø®Ø§ØµÛ Ø¨Ø§ تÙÙÙ Øر٠٠Ûâزد٠٠رئÛسâشا٠ÙÙ Ù Ø«Ùا Ø´Ú©Ù Ø´ از ÙØ§Û Ø¯Ú©Ù ÙâÙØ§Û Ù¾ÛراÙÙØ´ زد٠بÙد٠بÛرÙÙ! Ø¢ÙÙÙت ÙÙ ÙâÛ Ø§ÛÙÙا را برداشت٠بÙد ٠تÙÛ ÙبÙاگش ÙÙشت٠بÙد Ù ÙبÙاگش Ù٠با اس٠ÙاÙØ¹Û Ø¨Ùد!
آخرش ØÙ Ûد رÙت Øراست ÙزارتخاÙ٠٠بجز اÛÙÚ©Ù Ùب٠از ÙرÙد ب٠اتا٠٠بÙاÙاصÙ٠بعد از باز کرد٠در اتا٠Øراست Ú©ÙÛ ØªØ±Ø³ÛØ¯Ø Ø§ØªÙا٠بد دÛÚ¯Ø±Û ÙÛاÙتاد ٠تاز٠ÙÙÙ Ûد Ú©Ù ÙزارتخاÙÙâاÛâÙا Ú©ÙجکاÙÙد ک٠بداÙ] ]>
راستی این بلاگ حمید آقا فیلتره!
نه! من چک کردم مشکلی نداشت؟
ای ول … خیلی جالب بود…به این حمید آقا سلام برسون بگو البته امیرکبیر دیگه اونجوری نیست (اما قراره فردا در اعتراض به حکم دادگاه پلی تکنیکیها مراسمی برگزار شه!)
میگم اولندش که اینجا چقده عجیب غریب شده ها؟! تا ما میایم به یه چیزی عادت کنیم شما ورمیداری سیستم میستم رو به کل عوض می کنی! دومندش که خیلی عقبم به خدا. من درس های دانشگاهم رو انقدر تند تند عقب نمی مونم که وبلاگ شما رو عقب می مونم!
سومندش که …. میگم چیزه … حالا میگم چیزه! اهم … این بوی فرندخان ما که لیسانسش رو از امیرکبیر گرفته فوقش رو از شریف حالا دکتراش رو هم داره از یه جای دیگه میگیره چه جور آدمیه؟ شما می تونی پیش بینیش کنی؟ یا نه این آدم اصلا غیر قابله تعریفه؟
چهارمندش که … وبلاگ این حمید آقا باز نشد. هر چی می زنم میگم بهش اپن دیس وبلاگ! قاطی داره ! 🙂 باز نمیشه . میزنه اپن شده ها! ولی باز نشده و صفحه خالیه و سفید.
پنجمندش که …. آهان میگما … مهندس! به جون خودم من می دونم تو آخر سر یا منو ترور می کنی یا این نجمه خانومو. من که می دونم همه ی این فیلم ها ( این باز کردن پای دوست و آشناها به وردپرس ) واسه رد گم کنیه!! ای ملت غیور که اینجارو می خونید! پس فردا اومدید دیدید من دیگه نمی نویسم و سرم رو یه چوب داره قیلی ویلی می خوره بدونید کار کار این باند مافیایی علی آقا ایناست!
وبلاگ میز غذا جالب شده. این رامین همون رامین شرفکندیه؟ چه قریحه طنز پردازیش بیسته! ( ببین من دارم هی الکی تعریف می کنم که خواستید منو بکشید آروم منو بکشید ها!!! یه ذره رحم داشته باشید! ) فاطمه خانوم شما دیگه چرا؟؟ شما به قیافه تون می خورد که خیلی ناز و مهربون و دل رحم باشید و دوستاتون رو با گیوتین گردن نمی زنید … اما فکر کنم آخر سر ….. ای بابا 🙂
چیزه … فکر نکنم هیش کی وقت کنه اینجا رو با این سرعت آپ کردن شما بخونه !! خواهشا بابا ترمز رو یه کم بکشید باهم بریم جلو!! 😉
اولا که این قالب جدید راست کار خودته! توی این قالب وقتی که وارد یه پست میشی، دو تا لینک ته پست میذاری برای پستهای قبلی و بعدی، اینجوری هم کامنت گذاشتن راحتتره و هم وقتی من تازه از مسافرت برگشتم و یه آلبوم عکس خالی میکنم توی وبلاگ، میشه به جای باز کردن یه دفه ی عکسا توی صفحه اول، به تدریج عکسهای هر پست رو دید و …
دومندش که من روزی کمتر از دوتا پست بنویسم مریض میشم!
سوما که اون امیرکبیریایی که من میگم، خیلی اگه خوش شانس باشن و کارشون به کمیته انضباطی و دادگاه و زندان و این حرفا نکشه، آخرش یه لیسانس شاخ شکسته میگیرن. این بوی فرند خان شما پلی تکنیکی واقعی نیست 😉
دیگه اینکه وبلاگ حمید باز شد و مشکلی نداشت، رامین همون رامین شرفکندیه، میخوام به زودی یه پست اختصاصی در موردش بنویسم، در مورد خودتم نگران نباش، ما فعلا داریم درگیر جنگهای داخلی میشیم و وقت برای توطئه نداریم 😉
خیییییییییییلی باحال بود
راستی عجب عکس خوفی داری توی وبلاگ مهران!
حاج علی آقا! آقا ما رو مشمول لطف بی کرانتون کردین قربان:دی اینایی که گفتی من نبودما!
راستی اون قضیه ی احضار و اینا، موقع گرفتن کارت ورودی مرکز بود:دی
کلی خندیدم عکس خودم رو دیدم:دی