برچسب: جاذبه های گردشگری تهران

سری به موزه ایران باستان بزنید

glory-of-iran-logo این روزها حتما سری به موزه ایران باستان بزنید.

طبقه دوم موزه، نمایشگاهی برگزار شده است از آثاری که کمتر توی ویترین‌های عمومی نمایش می‌دهند. زمان نمایشگاه را نوشته اند «فروردین 89» ولی دقیقا مطمئن نیستم تا آخر فروردین برقرار باشد.

اینجا خیلی از اشیاء نامدار ایران باستان را می‌توانید از نزدیک ببینید.

مثلا جام مارلیک:

جام مارلیک

یا ریتون شیر بالدار:

ریتون شیر بالدار

من مخصوصا از دیدن این جام ایلامی خیلی ذوق کردم. تازگی‌ها یک مقاله درباره‌اش خوانده بودم.

جام ایلامی

نمایشگاه اصلی موزه (طبقه همکف) هم کمی غنی‌تر شده است. مثلا دو ویترین از آثار جیرفت اضافه شده است و این انیمیشن چهار فریمی شهر سوخته را هم فکر می‌کنم تازه به نمایش گذاشته‌اند. شاید هم من قبلا ندیده بودم.

 جام شهر سوخته

اشکدان

قدیم‌ها سفر رفتن شوخی نبوده و کسی که می‌رفته، کمِ کم چند ماهی از خانه دور بوده و خبر هم که حکم کیمیا را داشته است. آن وقت‌ها ملت ظرف‌هایی داشته‌اند به نام «اشکدان» با شکل‌ها و طرح‌های مختلف. کسی که (معمولا خانمی که) سفرکرده‌ای داشته، در زمان سفر اشک‌هایش را توی اشکدان جمع می‌کرده و بعد از به سلامت برگشتن یار سفرکرده، به نشانه علاقه و پایبندی به او نشان می‌داده یا هدیه می‌کرده.

چندتا از این اشکدان‌ها توی موزه‌های مختلف ایران هست مثلا توی موزه‌ی چهلستون و موزه‌ی کلیسای وانک. این یکی را در موزه‌ی مردم‌شناسی کاخ گلستان پیدا کردم:

عکس اشکدان

* شعر «حراج اشیای گریه‌آور» را هم از عباس صفاری بخوانید.

قُبُل منقل!

قدیمی‌ها وقتی می‌خواهند بگویند «برو پی کارت» می‌گویند «جُلّ و پلاست را جمع کن». خوب من زمان کودکی جُل دیده‌ام که روستایی‌ها روی خر و قاطرشان می‌انداختند و پلاس هم می‌دانم که چیست و می‌توانم تصور کنم که به آدم مزاحمی که جل و پلاسش را جای نامناسبی پهن کرده می‌گفته‌اند که جمع کند و برود.

اما یکی دوبار از آدم‌های خیلی قدیمی (آنهایی که مثلا زمان کودکی من 80 سال را شیرین داشته‌اند) شنیده بودم که «قُبُل منقل‌ات» را جمع کن! (خوانده می‌شود qobol-manqal). این یکی از معماهای ذهن من بود که این دیگر چه جور چیزی است. جالب است که هیچکس از اطرافیانم هم نمی‌دانست که این دیگر چه جور چیزی است. سهل است، خیلی‌ها اسمش را هم نشنیده بودند.

در گشت و گذار در موزه‌ی مردم‌شناسی کاخ گلستان، بالاخره این معمای چندین و چند ساله‌ی ذهن من هم حل شد و فهمیدم که ظاهرا قبل‌منقل چیزی است شبیه دو ساک نه‌چندان‌بزرگ متصل به هم!

عکس قبل منقل

(انعکاس نور در شیشه ویترین، عکس را خراب کرده. ولی قبل منقل همان دو استوانه درداری است که با یک تکه چرم به هم وصل شده اند)

موزه مردم شناسی کاخ گلستان

تا حالا هر چه «موزه‌ی مردم‌شناسی» دیده بودم، ترکیبی بود از چند مجسمه‌ی مومی با لباس محلی و تعدادی دیگ و دیگچه و فرش و زیلو و کاسه و بشقاب که بی هیچ هدف و نظم و ترتیبی توی چند اتاق پخش شده بودند و اصولا بازدیدشان وقت تلف کردن محض بود.

اما حساب «موزه‌ی مردم‌شناسی کاخ گلستان» فرق می‌کند. جای خیلی منظم و مرتب و فکرشده‌ای است که بازدید‌کننده را با نکته‌نکته‌ی زندگی ایرانی‌های 60-70 سال قبل و پیش از آن آشنا می‌کند.

عکس قهوه خانه سنتی در موزه مردم شناسی کاخ گلستان

مسیر بازدید با صحنه‌ی یک قهوه‌خانه شروع می‌شود با همه‌ی جزئیاتش. از سماور و منقل و دیزی سنگی بگیر تا قهوه‌چی و نقال و حتی ژتون‌های مختلف.

عکس انواع چپق

بعد غرفه به غرفه پیش می‌روید و می‌بینید که که قدیمی‌ترها چپق چه می‌کشیده‌اند و ساز چه می‌زنده‌اند و عروسی‌شان چه جوری بوده و توی حمام چه چیزهایی می‌برده‌اند و توی طاقچه‌ی بالای کرسی‌شان چه می‌چیده‌اند و …

عکس مجسمه زن گیلانی شمالی با لباس محلی

آخر سر هم طبقه‌ی بالای موزه نمایشگاه مفصلی است از انواع و اقسام لباس‌های اقوام مختلف.

از در اصلی که وارد محوطه کاخ گلستان می‌شوید این موزه اولین ساختمان دست راست شما است و همه روزهای هفته بجز یکشنبه‌ها و پنج شنبه‌ها از 9:00 تا 15:30 باز است. (قیمت بلیطش هم 400 تومان است 😉 )

صفحه موزه را هم در سایت کاخ گلستان ببینید: کاخ ابیض